Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی، آروین مؤذن‌زاده، فریبرز دارایی؛ کنسرت نمایش «کلنل» به کارگردانی امیر بشیری این روزها در تالار وحدت روی صحنه است. این اثر نوشته محمد نقایی به شخصیت محمدتقی‌خان پسیان می‌پردازد. محمدتقی پسیان معروف به کلنل محمدتقی‌خان پسیان از نظامیان ملی‌گرای اواخر دوره قاجار بود. وی که در ژاندارمری ایران خدمت می‌کرد در دوران عمر کوتاه ۳ دهه‌ای خود فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پسیان در دوران پایانی حیات خود در خراسان به‌سر می‌برد و به دلیل تقابل با دولت مرکزی و در سال ۱۳۰۰، کشته شد.

کنسرت نمایش «کلنل» که تهیه‌کنندگی آن را امین اشرفی بر عهده دارد، با بهره‌گیری از گروه بازیگران حرفه‌ای نظیر کاظم سیاحی، سیامک صفری، رحیم نوروزی، اتابک نادری، مجید رحمتی، علی عطایی، الهه شه‌پرست و نازنین بیاتی، چهره شناخته شده موسیقی ایران محمد معتمدی به عنوان خواننده و بازیگر، آهنگسازی امیرحسین سمیعی با شناختی کافی از موسیقی ایران در دوران سیاسی و اجتماعی مدنظر و گروهی از طراحان حرفه‌ای صحنه، نور و لباس تئاتر، سعی بر این دارد که با تمرکز بر حس ملی‌گرایی و وطن‌پرستی محمدتقی‌خان پسیان، به این شخصیت تاریخی بپردازد.

«کلنل» نیز همچون دیگر آثار نمایشی نقاط قوت و ضعفی دارد اما یک ویژگی مهم و تاثیرگذار آن ترغیب مخاطب به آشنایی با شخصیتی از تاریخ معاصر ایران است.

«کلنل» در مونولوگی کوتاه در ابتدای نمایش به حضور محمدتقی‌خان پسیان در همدان می پردازد، سپس به مجروح شدن و سفر او به آلمان و شکل‌گیری رابطه‌ای عاشقانه در آن‌جا، علاقه او به ترجمه آثار ادبی آلمانی و فرانسوی‌زبان به فارسی، گذراندن دوره خلبانی در آلمان و تصمیم برای پیوستن به ارتش آلمان، بازگشت پسیان به ایران، دوستی با عارف قزوینی و ملک‌الشعرای بهار، دریافت عنوان «کلنل» و حضور در ژاندارمری خراسان، تقابل با قوام‌السلطنه و در نهایت عزل او به دستور سیدضیا و در نهایت تقابل با حکومت مرکزی و کشته‌شدن به دست شورشی‌ها اشاره دارد.

کاظم سیاحی در نقش محمدتقی‌خان پسیان به شایستگی ایفای نقش کرده و حضور تأثیرگذاری روی صحنه تالار وحدت دارد. سیامک صفری بازیگری که بارها بر صحنه تالار وحدت حضور داشته و درخشیده، در «کلنل» با ۲ نقش ملک‌الشعرای بهار و قوام‌ السلطنه ایفای نقش می‌کند. رحیم نوروزی، اتابک نادری، مجید رحمتی، علی عطایی و الهه شه‌پرست حضوری تأثیرگذار در نقش‌های خود دارند و نازنین بیاتی نیز که برای اولین بار بر صحنه تالار وحدت حضور پیدا کرده نیز توانسته از پس ۲ نقشی که برعهده‌اش گذاشته شده، برآید.

محمد معتمدی خواننده شناخته شده برای اولین بار روی صحنه تالار وحدت، علاوه بر خوانندگی تصنیف‌های مختلف، در نقش عارف قزوینی ایفای نقش می‌کند که این حضور خود از ویژگی‌های کنسرت نمایش «کلنل» است.

همزمان با اجرای کنسرت نمایش «کلنل»، نشستی با حضور امین اشرفی تهیه‌کننده، امیر بشیری کارگردان، محمد معتمدی خواننده و بازیگر، امیرحسین سمیعی آهنگساز، اتابک نادری بازیگر، آرمین تاجبخش رهبر ارکستر در خبرگزاری مهر تدارک دیده شد. طی این نشست، درباره روند تولید این اثر هنری، ویژگی‌ها و نقاط ضعف اثر، تاثیر «کلنل» بر مخاطب و نکات دیگر اعم از بازیگری، آهنگسازی و خوانندگی این پروژه هنری صحبت و گفت‌وگو شد.

در ذیل بخش اول نشست «کلنل» آمده است:

*طبیعتا تمامی عزیزانی که در نشست حضور دارند درباره بخش‌هایی که در کنسرت نمایش «کلنل» عهده‌دار هستند، صحبت خواهند کرد اما در ابتدا به سراغ روند تولید این پروژه هنری، سپس کارگردانی و بحث‌های فنی «کلنل» برویم. هر کدام از شما عزیزان از حوزه تخصصی خود، درباره حضورتان در پروژه «کلنل» و روند تولید این اثر هنری توضیحاتی را ارایه بفرمایید.

چیزی که برای من با توجه به ابعاد پروژه که پیش‌بینی می‌شد سخت، دشوار و بزرگ باشد خیلی مهم بود، دغدغه تاریخی بودامین اشرفی: ابتدای امر با یک دغدغه شخصی امیر بشیری به عنوان کارگردان کار روبه‌رو شدم که مدت‌ها با محمد نقایی نویسنده اثر، درگیر این کار بودند. چیزی که برای من با توجه به ابعاد پروژه که پیش‌بینی می‌شد سخت، دشوار و بزرگ باشد خیلی مهم بود، دغدغه تاریخی بود. اغلب در این نوع کارها و پروژه‌های بزرگ خیلی به بخش دغدغه به دلیل بحث بازگشت سرمایه و هزینه‌ها پرداخته نمی‌شود اما برای امیر بشیری این دغدغه تاریخی آن‌قدر اهمیت داشت که همه تلاشم را کردم تا کار را پیش ببریم و به تولید برسانیم.

در عین حال سعی کردیم پای مسایل فنی و حرفه‌ای کار هم بایستیم و کوتاه نیاییم زیرا اهمیت دارد که چنین پروژه‌ای ساخته و مخاطب را درگیر کند و کار موفق و جریان‌سازی نیز باشد.

از روز اول ایده اولیه با تهدیدهایی مواجه شده بود که به سمت توجه به صرف فروش بیشتر و جذب مخاطب بیشتر رود و این امر کیفیت و محتوا را به خطر می‌انداخت. مهمترین دغدغه من در تولید این بود که با حفظ اولویت‌هایی که در محتوا و کیفیت داشتیم این پروژه را به سرانجام برسانیم.

همه عزیزانی که دست ما را برای همکاری در پروژه «کلنل» گرفتند با همین دغدغه پیش آمدند.

امیر بشیری: ایده اولیه «کلنل» سال ۹۷ شکل گرفت. با محمد نقایی یک نمایش تاریخی را تمام کرده بودیم و به فکر سوژه و ایده‌ای جدید بودیم. چند موضوع روی میز قرار گرفت که کلنل پسیان اولین بود و قرار بر این شد روند تحقیق و پژوهش آن شروع شود. انتهای بهار ۹۸ متن نوشته شد و دوست داشتیم همان سال اجرا کنیم که به دلیل شیوع ویروس کرونا این امر میسر نشد. البته فکر می‌کنم الان زمان مناسب‌تری برای اجرای کنسرت نمایش «کلنل» نسبت به سال ۹۸ است. سال ۱۴۰۰ من و امین اشرفی درباره تولید این نمایش صحبت کردیم و زمستان سال ۱۴۰۱ به صورت رسمی پیش‌تولید نمایش شروع شد. رضا مهدی‌زاده به عنوان طراح صحنه اولین طراحی بود که به گروه پیوست و پس از آن نیز گروه «کلنل» به تدریج شکل گرفت.

امیرحسین سمیعی: تقریبا از سال گذشته درگیر «کلنل» شدم وقتی زمزمه‌های اولیه را با امین اشرفی داشتیم خیلی استقبال کردم از اینکه در چنین پروژه‌ای باشم و کمک کنم. از سال ۸۶ هیچ فعالیتی در تئاتر نداشتم و پس از دوره‌ای پرکار از ورود به دانشگاه تئاتر و ساخت موسیقی آثار دانشجویان تئاتر و پس از آن آهنگسازی برای پایان‌نامه‌های تحصیلی‌شان، دیگر آهنگسازی در تئاتر را انجام ندادم به دلیل اینکه سختی هایی در اجرا وجود دارد از این حوزه فاصله اساسی گرفتم. پس از آن مشغول ساخت موسیقی فیلم شدم.

موسیقی کنسرت نمایش «کلنل» ۲ بخش است؛ بخش تصنیف‌ها که شامل تصنیف‌های عارف و تصنیف پایانی با شعر زیبای دکتر محمدمهدی سیار است. در این انتخاب با آقایان بشیری و اشرفی به یک نقطه مشترک رسیدیم تا بگوییم سیر تصنیف‌سرایی از عارف به بعد چگونه طی شده و حالا بزرگانی همچون محمدمهدی سیار داریم که این چنین با زبان امروز از گذشته می‌گویندواقعیت این است بعد از ۱۶ سال دوری از فضای تئاتر حضور مجدد برای آهنگسازی اثری نمایشی کمی برایم سخت بود و پیش خود فکر می‌کردم احتمالا آقای اشرفی با گزینه‌های دیگری هم برای این کار صحبت می‌کند و اگر وضعیت حضور من قطعی نشد موردی ندارد. اما گویا قسمت من بود که به تئاتر برگردم و موسیقی این کار را بسازم.

شب اول اجرا برای خود من بسیار تأثیرگذار بود، وقتی که از چال ارکستر تالار وحدت به صحنه بازمی‌گشتم و ارکستر در حال اجرای تیتراژ پایانی بود، قلبم تند تند می‌زد و احساس هیجان عجیبی داشتم. الان حس خوبی دارم. خیلی این برگشت را برای خودم پسندیدم.

موسیقی کنسرت نمایش «کلنل» ۲ بخش است؛ بخش تصنیف‌ها که شامل تصنیف‌های عارف و تصنیف پایانی با شعر زیبای دکتر محمدمهدی سیار است. در این انتخاب با آقایان بشیری و اشرفی به یک نقطه مشترک رسیدیم تا بگوییم سیر تصنیف‌سرایی از عارف به بعد چگونه طی شده و حالا بزرگانی همچون محمدمهدی سیار را داریم که این چنین با زبان امروز از گذشته می‌گویند.

آقای بشیری برای در بازی قرار دادن عارف قزوینی و لحظات عاطفی که با نمایش پیوست داشت، تصنیف را بسیار هوشمندانه انتخاب کرده است. این تصنیف‌ها بر پایه‌ای که باید در نمایش و توسط آقای محمد معتمدی اجرا می‌شد، بازآفرینی و ارکستراسیون مجدد شد.

موسیقی متن «کلنل» به شیوه ارکسترال اجرا می‌شود اما اجرای ما مجلسی است و به دلیل ابعاد چال ارکستر تالار وحدت نمی‌توانستیم ارکستر بزرگ‌تری داشته باشیم. ما با این ابعاد ارکستری را بالانس کردیم که بیشتر ارکستر مجلسی است.

موسیقی کنسرت نمایش «کلنل» در حوزه متن برگرفته از ماهیت معنوی موسیقی دوره‌ای از ایران است که ما سرآمدان بسیاری داشتیم؛ یعنی از آن دوران وام می‌گیرد. اگر بخواهیم به دوره سیاسی‌اش اشاره کنیم یعنی دوره مشروطه به بعد که جنسی از موسیقی را می‌شنویم که ریشه‌ای ناگسستنی با سنت‌های ما دارد، یعنی هم موسیقی ایرانی است و هم با ابزار موسیقی غربی که همان ارکستر باشد اجرا می‌شود. برای همین می‌توانیم بگوییم ارکستر کنسرت نمایش «کلنل» یک نیم‌چه ارکستر ملی است؛ در آن سازهای ایرانی، ارکستر زهی، بادی، چوبی و سازهای کوبه‌ای و پیانو وجود دارد.

آرمین تاجبخش: بنده به نمایندگی از اعضای ارکستر در خدمت شما هستم. تخصص من همیشه کار دقیقه نودی است، من در پله آخر به کار اضافه شدم؛ شاید یک هفته یا ۱۰ روز مانده بود که به اولین اجرای «کلنل». تشکر می‌کنم از آقای سمیعی چون متریالی که در اختیار ما قرار دادند خیلی شسته و رفته و بی‌نقص بود تا بتوانیم در همان زمان کم، کار را جمع کنیم. تمرین‌هایی که باید با ارکستر انجام می‌دادیم تا به هماهنگی برسیم چالش سنگین‌تری بود. خدا را شکر بچه‌ها خیلی با انرژی و خیلی حرفه‌ای برخورد کردند و توانستیم کار را به سرانجام برسانیم.

ما در کنسرت نمایش «کلنل» ارکستر سمفونیک در حالت مجلسی داریم؛ بخش زهی، پیانو، بخش کوبه‌ای، بخش بادی و چوبی و ۲ نوازنده ایرانی برای تار و کمانچه که در مرحله آخر کار به ما اضافه شدند. خوشبختانه ارکستر با توجه به کار و اثر، خیلی خوب با کار هماهنگ شد و بازخوردی که از مخاطبان داشتیم خیلی خوب بود.

محمد معتمدی: پیشنهاد و اولین گفت‌وگوها برای حضور بنده در کنسرت نمایش «کلنل» به ۵ سال پیش برمی‌گردد که با آقای بشیری قراری گذاشتیم و در آن قرار نمایشنامه‌ای قطور به من داد و گفت اثری است درباره محمدتقی پسیان و نقش عارف نیز در نمایش هست و این نقش را به من پیشنهاد داد. در آن دوران به دلیل شیوع ویروس کرونا تولید و اجرای «کلنل» متوقف شد. ۵ سال گذشت و الان خوشبختانه در خدمت این پروژه هستم و اولین تجربه‌ام به عنوان بازیگر هم است.

شب اول اجرا از همه بازیگران که سال‌ها روی صحنه تئاتر بازی کرده‌اند و خاک صحنه خورده‌اند برای حضور بر صحنه تئاتر رخصت گرفتم زیرا من برای اولین بار بود روی صحنه می‌رفتم و بازیگران دیگر عمرشان را در این کار گذاشته‌اندمن روی صحنه به واسطه اجرای موسیقی و آواز زیاد بودم ولی اولین بار است که دیالوگ می‌گویم و بازی می‌کنم و روی صحنه به عنوان بازیگر از دوستان و بازیگران کنسرت نمایش «کلنل» می‌آموزم.

شب اول اجرا از همه بازیگران که سال‌ها روی صحنه تئاتر بازی کرده‌اند و خاک صحنه خورده‌اند برای حضور بر صحنه تئاتر رخصت گرفتم زیرا من برای اولین بار بود روی صحنه می‌رفتم و بازیگران دیگر عمرشان را در این کار گذاشته‌اند.

الان هم به همه بازیگران تئاتر می‌گویم که این جسارت من را ببخشند. ادعایی هم ندارم، سعی کردم در کنار آوازی که می‌خوانم چند دیالوگ هم بگویم.

اتابک نادری: قبل از اینکه درباره حضورم در «کلنل» حرف بزنم دوست دارم درباره آقای معتمدی عزیز صحبت کنم. به نوبه خودم به عنوان عضوی از بچه‌های تئاتر ورودتان را خوش‌آمد می‌گویم و تواضع‌ شما در این سن برای من آموزنده بود. اخلاق حرفه‌ای را به واقع دوباره یاد می‌گیرم.

سال‌ها صحبت بر سر این بود که فلانی بازیگر سینما است که به تئاتر آمده یا فلانی بازیگر تئاتر است که وارد سینما شده است، من همیشه معتقد به این بودم ما برای هنرمند نباید هیچ مرزی را خط‌کشی کنیم. هر کسی که کارش را بلد است و می‌تواند ارایه دهد بسم‌الله. اگر بلد نباشد با چند تجربه کاری از دایره فعالیت خارج می‌شود. من همیشه این مرزبندی را رد کرده‌ام.

حضور آقای معتمدی به عنوان اولین قدم، قدم خوبی بر صحنه تئاتر است و امیدوارم در آینده هم شاهد حضور و موفقیت‌های بیشتری از آقای معتمدی بر صحنه تئاتر باشیم.

من از تیر ماه به پروژه «کلنل» دعوت شدم، متن را خواندم و زبان و قصه‌ای را که داشت خیلی دوست داشتم.

*کنسرت نمایش «کلنل» چند ویژگی دارد؛ اول انتخاب سوژه و پرداختن به شخصیتی که کم‌تر به او پرداخته شده است، دوم ترکیب موسیقی و نمایش، ویژگی دیگر حضور آقای محمد معتمدی به عنوان بازیگر که برای مخاطب جذابیت دارد که ببیند حضورشان در مقام بازیگر چگونه است. وقتی با مخاطبانی که به تماشای «کلنل» نشستند صحبت می‌کردیم شاهد یک تاثیر فرهنگی بودیم. ۸۰ تا ۹۰ درصد مخاطبانی که به تماشای این اثر نشستند، ترغیب به مطالعه و شناخت بیشتر درباره شخصیت محمدتقی‌خان پسیان شدند. در یک دهه اخیر کمتر نمایشی داشتیم که حس میهن‌پرستی و وطن‌پرستی را مدنظر قرار دهد و «کلنل» فارغ از نقاط قوت و ضعف خود، برای مخاطب امروز جذاب است و در این مقطع زمانی این مفهوم خیلی موضوعیت دارد. در این نمایش وجه میهن‌پرستی محمدتقی‌خان پسیان مدنظر قرار گرفته است و متن از زاویه نگاهی عاشقانه به روایت این شخصیت ورود پیدا کرده و واگویه‌های دیگران درباره پسیان روی صحنه، مخاطب را با دیگر اتفاقات و زوایای شخصیتی وی مواجه می‌کند. نقطه ضعفی که در این نمایش وجود دارد این است که برای مخاطبانی که شناختی از محمدتقی‌خان پسیان دارند، «کلنل» نکته جدیدی درباره شخصیت، دخیل بودن او در اتفاقات و حتی انگ جدایی‌طلبی او، مطرح نمی‌کند.

بشیری: طرحی درباره شخصیت‌های تاریخ معاصر ما و آدم‌های تاثیرگذار در کشور که برای آبادی مملکت و برای رفاه مردم کار ویژه‌ای انجام داده‌اند، وجود دارد. ما سالی که در گروه درباره سوژه‌ها صحبت می‌کردیم به محمدتقی‌خان پسیان به دلیل برخی ویژگی‌هایی که دارد، رسیدیم. چند هدف وجود داشت؛ آشنایی با تاریخ معاصر که دغدغه شخصی من و محمد نقایی است و شناساندن شخصیت‌های و برهه‌های سیاسی ایران به مخاطبان و علاقه‌مندان. دوره سیاسی مدنظر در «کلنل» یکی از مهم‌ترین دوره‌های سیاسی معاصر ما است و اگر محمدتقی‌خان پسیان شهید نمی‌شد شاید تاریخ ما و گذشته‌ای که در این ۱۰۰ سال برای ما وجود دارد به سمت دیگری می‌رفت.

دوره سیاسی مدنظر در «کلنل» یکی از مهم‌ترین دوره‌های سیاسی معاصر ما است و اگر محمدتقی‌خان پسیان شهید نمی‌شد شاید تاریخ ما و گذشته‌ای که در این ۱۰۰ سال برای ما وجود دارد به سمت دیگری می‌رفتبرای ما این برهه سیاسی خیلی حساس است و اتفاقات زیادی هم در آن داریم. محمدتقی‌خان پسیان بین چندتا سوژه انتخاب شد به دلیل چند ویژگی که داشت؛ اولین مورد مهین‌دوستی و مردم‌داری او بود و دیگر اینکه همیشه ما درباره اشخاص حاضر در یک خانه صحبت می‌کنیم ولی کمتر به صحبت درباره خانه می‌پردازیم که باعث دورهم جمع شدن آدم‌ها شده است. خانه برای ما همان میهن است. فکر می‌کنم در شرایط فعلی خیلی بهتر و واجب‌تر است درباره خانه و میهن صحبت کنیم.

ما دست گذاشته‌ایم روی برهه‌های خاص زندگی محمدتقی‌خان پسیان. اصلا هم اعلام نمی‌کنیم که محمدتقی‌خان پسیان را کامل معرفی می‌کنیم. من با یک درامای گزارشی مواجه هستم که از ابتدا هم با مخاطب قرار خود را می‌گذارد که می‌خواهد بخش‌هایی را به مخاطب گزارش دهد. قرارمان این است که بخش‌هایی از زندگی محمدتقی‌خان پسیان را ببینیم. اگر این نکته که مخاطب بعد از تماشای «کلنل» به دنبال کسب اطلاعات درباره محمدتقی‌خانه پسیان است درست باشد، من خوشحال هستم زیرا می‌خواستم این اتفاق بیفتد. ما سریال نساختیم که ۳۰ قسمت وقت داشته باشیم، ما زمانی محدود در اختیار داریم که تالار وحدت هم آن را محدودتر می‌کند و باید ظرف نهایتا ۲ ساعت بخش‌هایی از زندگی محمدتقی‌خان پسیان را گزارش بدهیم.

تاریخ در ماجرای عاشقانه محمدتقی‌خان پسیان ورود نکرده است و دست ما باز بود که بتوانیم به این بخش پر و بال دهیم. معتقدم کارکرد متن «کلنل» این نیست که بخش شهادت پسیان یا درگیری‌های او را پررنگ کنیم بلکه باید گزارشی از وقایع مهم زندگی این شخصیت ارایه بدهیم.

مشاور تاریخی ما در «کلنل» دکتر نواییان است که از سال ۹۷ در جلسه‌های ما حضور داشتند. درباره جدایی‌طلبی پسیان خیلی حرف زده می‌شود. هر کسی در آن برهه تاریخی برای آزادی ایران و مردم کاری کرد در دوره‌ای دیگر به او انگ جدایی‌طلبی زدند که سرکوب بشود. در مورد محمدتقی‌خان پسیان هم سند گراویه‌دار درباره جدایی‌طلب بودنش ندیدم. کتاب‌های متعددی درباره محمدتقی‌خان پسیان وجود دارد که یکی یا دوتای آن‌ها به این موضوع اشاره می‌کنند که قصد جدا کردن خراسان و استقلال‌طلبی را داشت، من با استادهای تاریخ و مشاور خودمان که صحبت کردم، گفتند این ادعاها سندی ندارند.

*آقای بشیری ویژگی تئاتر دراماتیک بودن است و از زاویه نمایشی به اتفاقات نگاه می‌کند. اگر بنا به گزارش دادن باشد، مخاطب می‌تواند با مطالعه کتاب و جستجو در اینترنت آن اطلاعات را کسب کند. شما بخش مهمی از اتفاقات زندگی محمدتقی‌خان پسیان را که به قبل از مجروح‌شدن و سفر به آلمان است، حذف کرده‌اید. مخاطب در ابتدای نمایش سردرگم می‌شود که چرا این آدم باید به آلمان سفر کند و بخواهد که به عضویت ارتش آلمان دربیاید. شما بیشتر به جنبه عاشقانه زندگی او که در تاریخ سندی درباره آن نیست پرداختید تا برای مخاطب جذابیت داشته باشد.

بشیری: من نمی‌توانم موافق یا مخالف نظر شما باشم و فقط می‌توانم هدف‌گذاری خودمان را توضیح بدهم. پیش از لفظ «گزارش» پیشوند «دراما» را می‌آورم. «کلنل» یک اثر دراماتیک است که توضیحاتی را برای مخاطب ارایه می‌دهد، هدف و نیتش هم از ابتدا همین بوده است. به بخش‌های عاشقانه اشاره کردید، مخاطب این بخش‌ها را خیلی دوست دارد و ما این بخش‌ها را اضافه کردیم تا مخاطب همراه و قصه را بیشتر متوجه شود. هدف ما این بوده که شخصیتی را نشان دهیم که وجه میهن‌دوستی و وطن‌پرستی‌اش پررنگ باشد.

احساس می‌کنم کارکرد متن همین است که وجهه وطن‌پرستی و میهن‌پرستی محمدتقی‌خان پسیان را نشان دهد، سربازی که برخی مواقع به نفع مردم می‌ایستد و عمل می‌کندمحمدتقی‌خان پسیان قبل از سفر به آلمان یک برهه مهم در زندگی خود دارد که جنگ همدان است، ما آن برهه را در قالب یک مونولوگ کوتاه در ابتدای نمایش بیان می‌کنیم. این مونولوگ در ابتدا خیلی عریض و طویل بود ولی مجبور به کوتاه کردن آن شدیم. حتی تعدادی از شخصیت‌های تاریخی همراه پسیان را هم حذف کردیم.

احساس می‌کنم کارکرد متن همین است که وجهه وطن‌پرستی و میهن‌پرستی محمدتقی‌خان پسیان را نشان دهد، سربازی که برخی مواقع به نفع مردم می‌ایستد و عمل می‌کند. من فقط می‌توانم چند ویژگی پسیان را نشان دهم و باید سعی کنم با رنگ و لعابی که در نمایش ایجاد می‌کنم، نظیر سفر به آلمان و حضور در آن‌جا و همچنین بخش عاشقانه، مخاطب را با نمایش و قصه همراه کنم. من تمهیدی در نظر گرفتم تا مخاطب را ۲ ساعت همراه کنم و نم‌نم و قطره‌چکانی به او اطلاعات را بدهم تا متوجه شود که در ایران و تاریخ ما چنین آدم‌هایی بوده‌اند و درختی که الان شاهد آن هستیم ریشه در کجاها دارد که می‌تواند حالا سرزنده باشد.

خیلی دیدم که مخاطبان درباره اطلاعات نمایش جستجو می‌کنند و این اتفاق خوبی است.

اشرفی: من هم خوشحال می‌شوم که مخاطب بعد از تماشای نمایش به دنبال کسب اطلاع و آشنایی بیشتر با محمدتقی‌خان پسیان است. ما در اوایل شروع پیش‌تولید کار بحثی اساسی داشتیم مبنی بر اینکه متن اولیه که نوشته شده و هنوز هم تکمیل نشده بود شاید به مفهوم مدنظر اهالی فن خیلی دراماتیک نیست. به این فکر می‌کردیم که آیا متن باید دراماتورژی بشود یا نه ولی در نهایت به این جمع‌بندی رسیدیم که این جنس کار هدف اولیه‌اش این است که مخاطب بعد از تماشای اثر با یک شخصیت و چهره تاریخی آشنا شود. یعنی با اثر یک جریان فرهنگی را رقم بزنیم.

این جنس کار هدف اولیه‌اش این است که مخاطب بعد از تماشای اثر با یک شخصیت و چهره تاریخی آشنا شود. یعنی با اثر یک جریان فرهنگی را رقم بزنیمگویی دچار یک خودباختگی شدیم و نمی‌دانیم که در تاریخ و پیرامون ان شخصیت‌هایی تاثیرگذار بوده و هست و خواهد بود. هدفی که از ابتدا برای خود تعیین کردیم این بود که یک شخصیت وطن‌پرست واقعی را دوست‌داشتنی ترسیم کنیم. «کلنل» اگر در حد یک تلنگر هم مخاطب را به آشنا شدن با شخصیت محمدتقی‌خان پسیان ترغیب کند، کار خود را به درستی انجام داده است.

«کلنل» در متن و کارگردانی، نه حکم صادر می‌کند و نه قضاوتی انجام می‌دهد. نکته دیگری که می‌خواهم مطرح کنم این است که شاید می‌شد در ابتدای شروع نمایش مخاطب را با افت و خیز دراماتیک بیشتر راضی کرد ولی ما از همان ابتدا تصمیم گرفتیم که این امر را فدای یک چیز مهم‌تری کنیم و مخاطب را درگیر گذاره‌ای درست کنیم و دغدغه او را نسبت به وطن و میهن خود متوجه کنیم.

* آیا ملاحظه‌ای هم برای اسم نبردن از برخی آدم‌های تاریخی و سیاسی داشتید؟ به عنوان مثال در نمایش یک دشمن فرضی در مقابل محمدتقی‌خان پسیان قرار دارد و تنها قوام‌السلطنه در این بین پررنگ شده است در حالی‌که می‌دانیم قوام‌السلطنه خدماتی هم داشته است.

سمیعی: البته در بخشی از نمایش از دشمنان محمدتقی‌خان پسیان به وضوح نام برده می‌شود و گفته می‌شود که مثلا خان بجنورد و فلان فرد از سیستان بر علیه وی شورش کرده و وارد جنگ می‌شوند.

بشیری: به عمد در کارگردانی نه در متن، از افرادی که با محمدتقی‌خان پسیان مبارزه می‌کنند، عبور کردیم. تحریک این عده توسط قوام‌السلطنه شکل گرفته بود، البته طبق تحقیقات تاریخی ما افراد دیگری هم تأثیر داشتند و برخی از آن‌ها قوام را تحریک می‌کردند. در تاریخ هم به صراحت از دشمنان پسیان نام برده نشده است.

نادری: دیالوگی در نمایش هست که می‌گوید «در تهران دشمنان شما بیشتر از دوست‌داران شما هستند».

بشیری: ما در «کلنل» خیلی سعی کردیم که از قضاوت دوری کنیم و مخاطب خود درباره شخصیت و اتفاقات تصمیم‌گیری کند. از این‌رو نکاتی که دشمنان پسیان درباره او مطرح می‌کنند نیز در کنار تعریف‌های دوستان پسیان در نمایش گنجانده شده است.

معتمدی: دشمن اصلی محمدتقی‌خان پسیان در این نمایش کاملا مشخص است و آن ساختار فاسدی است که در کشور وجود داردمعتمدی: با توجه به این‌که «کلنل» موضوعی تاریخی دارد و باید همه چیز مستند باشد، خیلی نمی‌توان مانند ساختارهایی که برای درام داریم یک شخصیت قهرمان و یک ضدقهرمان در آن مدنظر قرار دهیم. در واقع کلنل پسیان بر علیه یک ساختار فاسد و مجموعه‌ و چرخه فساد، می‌ایستد. در آن دوران اوضاع ژاندارمری‌ها و رعیت هر روز بدتر و بدتر می‌شد چون عده‌ای فاسد پول درمی‌آوردند و فربه‌تر می‌شدند. دشمن اصلی محمدتقی‌خان پسیان در این نمایش کاملا مشخص است و آن هم ساختار فاسدی است که در کشور وجود دارد. در «کلنل» سیاه مطلقی نداریم، پسیان از زمانی که حکم می‌گیرد شروع به اصلاح ساختارهای معیوب و فاسد می‌کند و لزوما نمی‌توان از یک نفر نام برد.

به عنوان مثال در جریان فساد اقتصادی، فردی را به عنوان سلطان سکه معرفی می‌کنند اما با وجود حذف این فرد، همچنان فساد در این حوزه وجود دارد. وقتی تاریخ را مطالعه می‌کنید امروز را می‌بینید و امروز را که نگاه می‌کنید گویی تاریخ را مرور می‌کنید. طبیعت و روح تاریخ چنین است، در یک جغرافیای ثابت تاریخ توانایی تکرارشوندگی به شکل‌ها و گونه‌های مختلف را دارد.

*یکی از ویژگی‌های این نمایش حضور شما به عنوان بازیگر روی صحنه تالار وحدت است. ساختار موسیقی در «کلنل» به نوعی به واسطه حضور شما کاراکتر پیدا می‌کند. البته معتقدم شما بازیگری تئاتر را با اپرای «مولوی» به کارگردانی آقای بهروز غریب‌پور تجربه کردید. در آن‌جا به همراه همایون شجریان که ایفاگر نقش شمس تبریزی بود، نقش مولانا را ایفا کردید و درست است که عروسک‌ها روی صحنه حضور داشتند ولی در آواز شما، میزانسن و ایفای نقش به چشم می‌خورد. ما بازیگرهای چهره‌ای داشتیم که نتوانسته‌اند به درستی حتی روی صحنه تالار وحدت حرکت کنند. شما به عنوان اولین تجربه بازیگری آن هم روی صحنه تالار وحدت، حضورتان از نگاه بسیاری قابل توجه بود. حضورتان به عنوان بازیگر روی صحنه تئاتر شما را با چه چالش‌هایی مواجه کرد؟ اینکه آیا این حضور تأثیر منفی روی مخاطب خواهد داشت یا نه؟

معتمدی: این مساله‌ای کلی است و این‌گونه نیست که وقتی کار ما آواز است هر کاری که به ما پیشنهاد می‌شود، انجام دهیم و کار خوب از آب دربیاید. بارها به بچه‌های موسیقی می‌گویم که کار موسیقی مانند پوشیدن یک لباس است، برخی لباس‌ها با فرد تناسب دارند و به قول معروف به او می‌آیند و برخی لباس‌ها نه. کار تئاتر هم این‌گونه است. همان‌طور که پیش‌تر گفتم ادعایی در زمینه بازیگری تئاتر ندارم.

البته در دانشگاه در رشته کارگردانی سینما و تلویزیون تحصیل کردم. در رشته کارگردانی مبحثی به نام «استوری‌برد» داریم، در این مبحث کارگردان خوب کسی است که در ابتدا تمام فیلم خود را در قالب «استوری‌برد» داشته باشد و وقتی چشم‌های خود را می‌بندد تمام کات‌ها و پلان‌های فیلم خود را از ابتدا تا تیراژ پایانی ببیند و فیلم را یک بار به صورت کامل در ذهن خود بسازد. به همین خاطر است که می‌گویند وقتی کسی فیلم خوبی می‌سازد اتفاقی نیست.

بدون اغراق می‌گویم چیزی که روی صحنه دوستان می‌بینند چیزی نبود که تمرین‌های خود را با آن شروع کردم. وقتی مدل دیالوگ‌گفتن و حرکات اتابک نادری، سیامک صفری، کاظم سیاحی و دیگر دوستان را در تمرین‌ها دیدم، نکاتی را متوجه شدمدر تئاتر هم کار خوب تولید و اجرا کردن اتفاقی نیست، شما باید تمام کار را در ذهن‌تان داشته باشید. اگر به زعم شما توانسته‌ام در کار موفق باشم به خاطر این است که خودم را در «کلنل» تصور کردم، بررسی کردم که آیا از عهده این کار برمی‌آیم یا نه. اگر نقشی دیگر بود و از عهده آن برنمی‌آمدم کار را نمی‌پذیرفتم زیرا من بازیگر حرفه‌ای تئاتر نیستم. البته از تئاتر شناخت داشتم زیرا در دوران دانشگاه با استادانی همچون زنده‌یاد کرم‌رضایی کلاس تئاتر داشتیم.

بدون اغراق می‌گویم چیزی که روی صحنه دوستان می‌بینند، چیزی نبود که تمرین‌های خود را با آن شروع کردم. وقتی مدل دیالوگ‌ گفتن و حرکات اتابک نادری، سیامک صفری، کاظم سیاحی و دیگر دوستان را در تمرین‌ها دیدم، نکاتی را متوجه شدم. همچنین آقای بشیری و دوستان بازیگر در طول تمرین‌ها با ارایه نظر و پیشنهادهای خود به من کمک کردند.

یک موهبتی که خدا به من داده این است که زود مطلبی را که مطرح می‌شود، متوجه می‌شوم. وقتی در تمرین‌ها آقای بشیری و دوستان بازیگر به من گفتند که دیالوگ‌ها را به چه شکلی بیان کنم که بهتر باشد، تقریبا متوجه چگونگی بهتر بیان کردن دیالوگ‌ها شدم. البته خود را بی‌عیب نمی‌دانم. گاهی به مزاح به دوستان می‌گویم که در این رهگذر بازیگری که انجام می‌دهم بیش از هر چیز روی اعتماد به نفس خودم حساب کردم. اذعان می‌کنم که روی صحنه راحت هستم و وقتی بازی می‌کنم تصورم این نیست که در حال ایفای نقش هستم بلکه تصورم این است به‌واقع عارف هستم و با محمدتقی‌خان پسیان خوش‌وبش می‌کنم. این روند کمک می‌کند تا حضورم روی صحنه بهتر باشد.

اشرفی: اولین شبی که اجرای ژنرال کار را می‌گرفتیم، نگران این بودیم که آقای معتمدی روی صحنه تالار وحدت کم بیاورد ولی وقتی روی صحنه رفت به امیر بشیری گفتم که یا محمد معتمدی نمی‌داند چه کار می‌کند یا واقعا بازیگر خوبی است. محمد معتمدی هر لحظه در پشت صحنه روی نقش متمرکز است و تمرین می‌کند و این جدیت برای من قابل احترام و یک درس است.

بشیری: من چند شانس خوب در پروژه «کلنل» داشتم؛ تیم خیلی خوب بازیگری، تیم خیلی خوب موسیقی و تیم خیلی خوب طراحان. آقای معتمدی تماما آگاهانه کار خود را انجام می‌دهد. بعضی اوقات از من درباره ریزه‌کاری‌های میزانسن‌ها سوال می‌کند و این نشان می‌دهد که حضوری آگاهانه روی صحنه دارد. در روند تمرین‌ها هم خیلی وقت برای تمرین گذاشت و حتی تمرین‌های انفرادی هم داشتیم. حتی در مقطعی که در سفر بود هم طی تماس‌هایی که داشتیم تمرین‌ها را ادامه می‌داد.

آقای معتمدی واقعا برای «کلنل» وقت و انرژی گذاشت و مانند دیگر بازیگران، کاملا آگاهانه روی صحنه به ایفای نقش می‌پردازد.

ادامه دارد ...

کد خبر 5937720 فریبرز دارایی

منبع: مهر

کلیدواژه: کنسرت نمایش امین اشرفی محمد معتمدی اتابک نادری کارگردان تئاتر بازیگر تئاتر هنرمندان تئاتر آهنگساز خواننده تئاتر ایران تالار وحدت حضور هنر ایران در جهان موسیقی ایرانی تئاتر ایران کارگردان تئاتر هنرمندان تئاتر انیمیشن فیلم کوتاه کنسرت موسیقی سازمان سینمایی سوره شبکه افق خانه موسیقی سینمای مستند برنامه تلویزیونی بازیگر تئاتر زندگی محمدتقی خان پسیان محمدتقی خان پسیان روی صحنه تالار وحدت عنوان بازیگر برای اولین بار محمدمهدی سیار بر صحنه تئاتر درباره شخصیت قوام السلطنه آقای معتمدی کنسرت نمایش اتابک نادری محمد معتمدی روی صحنه سیامک صفری کاظم سیاحی میهن پرستی برای مخاطب امین اشرفی ایفای نقش وطن پرستی خیلی خوب تمرین ها بخش هایی تصنیف ها یک شخصیت ویژگی ها برای ما حرفه ای برای من آدم ها بخش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۸۹۵۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدیدترین تصویر از وضعیت اسفناک تئاتر شهر + عکس

 حال‌وهوای این روز‌های تئاتر رسمی، دست‌کم در تهران، با تئاتری که برای اجرا مسیر اخذ مجوز از اداره‌کل هنر‌های نمایشی را طی نمی‌کند، متفاوت است.

اداره‌کلی که روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت‌ماه نخست خبر خداحافظی مدیرکل آن، کاظم نظری پس از حدود دوسال و دوماه -از ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۰ تاکنون- با کارکنان واحد‌های گوناگونش دهان‌به‌دهان چرخید و بعد هم بی‌آن‌که دلیلی برایش ذکر شود از سوی نظری تایید شد تا تئاتر رسمی، چه دولتی، چه خصوصی که از شهریورماه ۱۴۰۱ بیش‌ازپیش دچار شکاف با تئاتر غیررسمی شده است، چشم‌انتظار بماند و ببیند که متولیان دولتی این هنر چه چشم‌اندازی از آینده در ذهن دارند و تحقق این چشم‌انداز را به کدام مدیر می‌سپارند تا در مقام مدیرکلی هنر‌های نمایشی بنشیند.

سمتی که به حمید نیلی با سابقه حضور در مقام مدیرعاملی تماشاخانه ایران‌شهر، مدیرعاملی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، مدیرعاملی انجمن هنر‌های نمایشی ایران و... سپرده شد تا پس از طا‌ها عبدخدایی، علی منتظری، مهدی مسعودشاهی، رحیم تجلی‌برزگر، حسین سلیمی، مجید شریف‌خدایی، خسرو نشان، حسین پارسایی، حسین مسافرآستانه، قادر آشنا (دو دوره)، حسین طاهری، مهدی شفیعی، شهرام کرمی و کاظم نظری، پانزدهمین «مرد»‌ی باشد که بر صندلی مدیرکلی هنر‌های نمایشی تکیه می‌زند.

از یاد نبردن غایبان  

سازوکار رایج در اداره‌کل هنر‌های نمایشی و «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» آن به‌عنوان مرجع صادرکننده پروانه اجرا از شهریورماه ۱۴۰۱ به‌این‌سو بیش‌ازپیش دچار تفاوتی معنادار با روندی شد که گروه‌های نمایشی طی آن نیازی به حضور در هزارتوی اخذ مجوز نمی‌بینند، در مکان‌هایی غیررسمی روی صحنه می‌روند و اجرا‌های آلترناتیوی را شکل می‌دهند که می‌تواند گزینه‌ای برای اطلاع از آن‌چه روی صحنه‌های رسمی نیست، باشد. در این میان به رغم اجرا‌هایی که هر شب در سالن‌های رسمی شهر تهران، از مجموعه تئاتر شهر تا تالار وحدت و از تماشاخانه ایرانشهر تا تالار مولوی، همچنین خیل پرشمار سالن‌های خصوصی روی صحنه می‌روند، هستند بی‌شمار نویسندگان و کارگردانانی که بازگشت از راه آمده را غیرممکن می‌دانند و تکرار دوباره سازوکار پیشین برای حضور روی صحنه را محال.

وضعیتی که اگر تئاتر شهر را به‌عنوان نماد تئاتر دولتی در نظر بگیریم از نام‌هایی که از بازه زمانی شهریورماه ۱۴۰۱ به‌این‌سو در آن روی صحنه رفته‌اند، پیداست. نام‌هایی گردآمده حول ایده محوری «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر»  که بخش بزرگی از آن‌ها را «ناشناخته ها» و بخش دیگر را «نزدیکان به نظام سیاسی» شکل داده و همچنان به پیش می‌روند.

آن‌چه از صحبت‌های پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان برمی‌آید این است که ما در تئاترمان هیچ‌گاه نهادی مستقل و مشخص نداشته‌ایم که در مواقع اضطرار ازجمله پس از اتفاقات شهریورماه ۱۴۰۱ یا پیش‌ازآن در آبان‌ماه ۱۳۹۸ یا دی‌ماه ۱۳۹۶، اهالی تئاتر را گرد هم بیاورد و موجب ایجاد اجماعی در میان‌شان شود.

پس می‌توان بخشی از چندپارگی موجود را محصول نبود چنین نهادی و به‌تبع‌آن همواره شخص‌محور بودن و تصمیم‌گیری‌های فردمحور دانست؛ اتفاقی که درحال‌حاضر نیز رخ داده است و هر کس به‌صورت شخصی تصمیم می‌گیرد که در این شرایط چه کند. ضمن اینکه به‌نظر می‌رسد تا وقتی تصمیمات به‌صورت فردی گرفته می‌شوند، نمی‌توان تصویر روشنی از آینده تئاتر در ایران به دست داد.

پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان معتقدند شاید بزرگترین چالشی که از نیمه دوم سال ۱۴۰۱ تاکنون با آن مواجه‌اند، تصمیم‌گیری اخلاقی در قبال مفهوم زنانگی به نمایندگی از قلمرو‌های به حاشیه رانده‌شده باشد. مسئله‌ای که تا پیش از این اتفاقات، کمتر به آن اندیشیده می‌شد و ساده‌ترینش این‌که چرا باید برخلاف بخشی از واقعیت‌های موجود در جامعه، همچنان براساس موازین موردنظر «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش»، روی صحنه رفت؟

اگر کارگردانان تئاتر ایران همچنان به این شیوه ادامه دهند ـ شیوه‌ای که منجر به نادیده‌انگاشتن خواسته بخشی از جامعه می‌شود؛ جامعه‌ای که بازیگرانِ اجرای آنها نیز ممکن است جزئی از آن باشند.

درواقع با مسئله‌ای اخلاقی مواجه‌اند. مسئله‌ای که در این‌جا مطرح می‌شود نه هنر است، نه تئاتر و نه روی صحنه رفتن یا نرفتن؛ بلکه انتخابی است که در مواجهه با این چالش اخلاقی انجام می‌دهند و دست‌کم به چهار گروه تقسیم‌شان می‌کند؛ عده‌ای که ترجیح دادند با این تصور که به‌رغم گذر از مجرای «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» برای اجرا، می‌توانند آن‌چه را که می‌خواهند، بگویند و به روال سابق به اجرا می‌پردازند.

عده‌ای دیگر که انتخاب‌شان غیاب است و نکته مورد اشاره‌شان این‌که، غیاب کارکرد خواهد داشت اگر به چشم بیاید. همچون دیوارنوشته‌ای که با رنگی پوشانده شده است، اما رنگ، بیش از پوشانندگی، به آن‌چه پنهان کرده ارجاع‌مان می‌دهد. دراین‌میان کسانی هم هستند که چنان‌چه اشاره شد انتخاب دیگری دارند؛ نه اجرا با مجوز شورای ارزشیابی و نظارت و نه غیاب. انتخاب آنها اجرای غیررسمی است.

هرچند این انتخاب علاوه بر اینکه در معرض احتمال برخورد قرارشان می‌دهد، خواه‌ناخواه دایره مخاطبان‌شان را هم محدود می‌کند. مهاجرت و وانهادن همه آن‌چه در طول سالیان متمادی ساخته شده بود و ساختن از نو در کشوری دیگر هم انتخاب گروه دیگر را شکل داده است.  

مسئله‌ای از دیروز تا امروز

چالش اخلاقی شکل‌گرفته و انتخاب‌های رخ‌داده را در شرایط کنونی درنهایت می‌توان این‌طور تفسیر کرد که در تمام این سال‌ها  ـ چه پیش از انقلاب، چه پس از آن ـ زنانی بوده‌اند که برای تحقق حقوق اولیه خود در جامعه‌ای که چه بپذیریم و چه نپذیریم، تمایلات مردسالارانه آن قابل کتمان نیست، ایستادگی کرده‌اند. این ایستادگی در بسیاری از موارد موجب ایجاد خطرات و محدودیت‌هایی هم برای آنها شده است و اتفاقات سال ۱۴۰۱ نیز یکی از بزنگاه‌های تجلی این مسئله بود؛ آن‌جایی که بخشی از زنان به‌رغم همه فشار‌های یک جامعه مردسالار و با وجود پیش‌بینی تبعات بیان مطالبات‌شان، پرسشی را پیش روی جامعه ازجمله اهالی تئاتر قرار دادند.

پرسشی از این قرار که تئاتر کِی و کجا قرار است کنار این مطالبات بایستد؟ آیا قرار است همچنان با چشمانی بسته با این ایستادگی تاریخی مواجه شود و به روال سابق ادامه دهد؟ یا می‌تواند سرانجام جایی برای خود در دل جامعه پیدا کند؟ اگر قرار بر طرح ذات‌گرایانه این سوال باشد، باید پرسید آیا اهالی تئاتر اساساً وظیفه و تعهدی بر دوش خود احساس می‌کنند یا خیر؟

آیا قائل به این مسئله هستند که هنر تئاتر ایجادکننده رابطه‌ای دوسویه میان اهالی این هنر با جامعه است یا خیر؟ اگر پاسخ به این سوالات مثبت است، آیا منطقی است که اهالی تئاتر اتفاقات رخ‌داده را نادیده بیانگارند و با فرض به ثمر رساندن ایده؛ «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر»، همچنان مانند سابق به کار خود بپردازند؟

قرار گرفتن این سوالات بی‌پاسخ در کنار مسئله امروز، دیروز و احتمالاً فردای تئاتر ایران، «سانسور»، مسئله‌ای که مطرح‌شدن دوباره آن این‌بار از زبان بهرام بیضایی در «نشست تئاتر امروز ایران در چهارمین جشن هنر شیراز» به یادمان می‌آورد که به‌قول او سانسور در تئاتر همواره نه‌فقط توسط دولت که به‌صورتی بی‌شکل نیز عملی شده است.

سانسوری بی‌شکل که قانونی بر آن حکفرما نیست و به همه صورت‌ها ظاهر می‌شود و مادامی که تئاتر را به بازتابی محافظه‌کارانه و توأم با احتیاط مطالبات بخشی از جامعه با رعایت موازین «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» ازیک‌سو و سخن گفتن از ایده‌های رهایی‌بخش در محافل خصوصی ازسوی‌دیگر تبدیل سازد، کاری از پیش نخواهد برد.

tags # شهرداری تهران سایر اخبار اگر این گنج پیدا شود همه مردم جهان تا زانو در طلا فرو می‌روند؛ ۹۹ درصد طلای زمین اینجاست! (تصاویر) مارخور؛ «بز» پاکستانی معروف به «پیرمرد کوهستان» که تُف‌اش ارزش طلا دارد! داستان تکاملِ موجودی به نام «پدر»؛ حیوان‌ها پدر ندارند! (ویدئو) عجیب اما واقعی؛ صدای واقعی بیگ بنگ را بشنوید!

دیگر خبرها

  • جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
  • برنامه‌ اجراهای تازه تماشاخانه‌ ایران‌شهر اعلام شد
  • جدیدترین تصویر از وضعیت اسفناک تئاتر شهر + عکس
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنه‌گی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • علیرضا کوشک‌جلالی به تماشاخانه ایران‌شهر می‌آید
  • کوشک جلالی با «آرت» به تماشاخانه ایرانشهر می‌آید
  • صحنه‌هایی از فیلم جدید محمدرضا فروتن پس از ۵ سال | ببینید
  • خوانندگی پولاد کیمیایی برای «گالیله»
  • پولاد کیمیایی برای نمایش «گالیله» می‌خواند